پراکنده ها

Tuesday, May 16, 2006

جوابیه ی دکتر زر افشان



اين دومين بار است كه اين مطلب را تايپ ميكنم سري قبل سه صفحه را بدون اينكه سيو كنم تايپ كردم ناگهان سيستم هنگ كرد و چاره اي نداشتم جز ري استور كردن نمي دانم چرا پس از مدتي كه يكي از پلي يرها همزمان با ورد كار مي كند سيستم هنگ مي كند يكي از دوستان مي گفت حتما بخاطر نقل كفر الود است كه چنين مي شود خيلي كار است كه سوسك يا بوزينه نمي شوي .

بگذريم از روزگار كودكي طعم سوختگي بدن را ديگر بار نچشيده بودم سوختگي دوران كودكي هم هر زمان جلو چشمم ظاهر مي شد مو بر بدنم راست مي كرد امروز هم باز دستم همان دست سوخته ي قبلي بشدت دچار سوختگي شد ، ولي من كه هفته ي پيش را به مهمانداري گذرانده ام براي نگذشتن وقت مجبورم با همين دست چند خطي را در جواب مقاله گونه ي دكتر زرافشان كه چندي قبل در ارش كمان گير خواندم مجدد تايپ كنم .

جناب دكتر مطلب را اينگونه شروع نموده اند : يكصدا در برابر جنگ و رجزخوانی های جنگی بايستيم بازپس گرفتن حقوق ملت از حكومت كار ملت است، به امريكا مربوط نيست در مناقشه‌ى جارى در مورد ايران، سؤال اصلى و پايه اين است كه هدف واقعى آمريكا در خاورميانه و ايران چيست؟

و در ادامه خود به جوابي كه سردمداران امريكا براي توجيه عمل بيان داشته اند اشاره كرده اند . اما جناب دكتر با اعتمادي به اين جواب گويا فراموش كرده اند كه اسلام سوء ظن به ديگران را كاري گناه الود و عملي شيطاني ميداند . شايد بفرمايند كه اسلام "ان من العمال بالنيات " را هم گفته و نيت با انچه در سخن و گفته مي ايد متفاوت است .

مطلع سخن من هم از همين جا ست ما و دكتر و ميليونها انسان ديگر كه از 1400 سال پيش (مخصوصا ما ها كه در اين 27 سال اخير ) در اين مملكت زندگي كرده ايم از مسلمان و غير مسلمان ، موافق يا مخالف همگي نا خواسته در تحت لواي حاكميت اسلام بوده ايم . ناخواسته يا خواسته تعاليم و تربيت اين دين در گوشت و پوست ما رخنه كرده انچه در 27 سال اخير گذشته عين چهره ي واقعي اسلام بوده كه بخورد ما داده اند و نتيجه ي ان پيدايش يك نسل خموده منفعل و سرگردان و بدون هدف بوده است .

در اين ميان تمامي افراد جامعه از روشنفكر و بي سواد ، مدافع حقوق بشر و چماقدار همگي دچار خمودگي و اشكالات اساسي در فكر و روح و نحوه ي نگرش به انچه پيرامون مان مي گذرد شده ايم .

ازاد انديشي ، درست فكر كردن ، درست تصميم گرفتن ،و در نهايت استقلال در راي و انديشه از ما گرفته شده است .

بدتر از اين زماني است كه همين اهريمن كه 1400 سال است افتخارات تاريخي ما را به سخره گرفته حال در جهت منافع بقاء خود ، توسط قشر باصطلاح روشنفكر علم كرده و ياد اور ما مي كند .

اينها درست همان چيز هايي است كه گرداننده گان فعلي جامعه با تمسك به ان توانسته اند احساسات عده ي زيادي از مخالفين را جهت تداوم سلطه ي خود بكار ببرند .

جناب دكتر شما خود بيش تر از هر كسي از اموزه هاي ديني مردم اين مرز و بوم اگاهيد و بخوبي مي دانيد اگر كسي كوچكترين تاثيري از اين اموزه ها در وجودش رخنه كرده باشد ديگر قادر به تغيير اين حاكميت نيست ، هشت سال دوران اصلاحات را از ياد نبرده ايد . اصلاحات انجام پذيرفتني نبود انوقت انتظار تغيير را از اين نسل داريد ؟ شما در اين ساليان بارها و بارها ديده ايد كه چگونه نداهاي رهايي را در نطفه خفه كرده اند . من نمونه هاي فراوان ديده ام كه پدر ، پسر را يا پسر ، پدر را در راه منافع اين نظام قرباني كرده است .

جوانان را با جوانان دوران انقلاب مقايسه كرده ايد و به نظر شما عده اي خاص براي منافع خود اينان را به اين حال و روز انداخته اند ولي اشتباه مي كنيد اسلام اين است تا قبل از انقلاب همگي تصوري خام از اسلام داشتيم بهد انقلاب چهره ي واقعي اسلام را ديديم و روز به روز واقعيات اين دين برايمان روشن تر مي شود .

جناب دكتر مگر در جلو چشم من و شما 27 سال همين حكومت به فلسطيني و غيره و ذالك كمك نمي كند مگر تاريخ را مطالعه نكرده ايد كه حالا متعجبيد كه حكومتي ديگر بخواهد براي رهايي ملت ما استين بالا بزند مگر افتخار شما نيست كه در سر در سازمان ملل نگاشته اند " بني ادم اعضاء يكديگرند ....." پس سفصته ي چه مي كنيد ؟

در طول تارخ بسيار قبائل و حكومت ها به ملت هاي غير خودي كمك كرده اند . همه هم در جهت منافع خودشان و ان ملت ، خيلي اوقات منافع مشترك مي توان يافت و دست به دامن ديگران شد و يا به ديگران پيشنهاد كمك داد .

حداقل منافعي كه مي توان نام برد افزايش محبوبيت ، ايجاد امنيت ، ايجاد مراودات ، و..... است .

بخوبي مي دانيد تا زماني كه يك حكومت بي كفايت در نقطه اي از زمين حكم فرما ست ضررش علاوه بر مردم خودش كل جهان را در بر مي گيرد ( حرف هاي من اظهر من الشمس است نمي خواهم برايش مثال و مصداق بياورم ) حال چگونه انتظار داريد در حالي كه امريكا رهبري دهكده ي جهاني را بر عهده گرفته در مقابل اينهمه بي كفايتي و ..... ساكت بنشيند .

مگر نه اين است كه 27 سال است بعد از هر نماز يوميه سه بار مگر بر امريكا مي گويند و در تمام دنيا منافعش را به خطر انداخته اند پس بجاست كه براي دفاع از منافع خود و ملت ايران دست به هر اقدامي كه صلاح مي داند بزند .

جناب دكتر نك حمله امريكا اسلام و افراطي گرايي اسلامي است ، چه در عراق باشد چه در ايران و هر كس با ان مخالفت كند مسلم بدانيد كه در خط جمهوري اسلامي است تازه فهميده كه بايد اول از همه به ايران حمله مي كرد كه سر چشمه ي اين افراطي گري خشك مي شد . جمهوري اسلامي تمام اعتبار و استحكام خود را مديون اسلامي است كه چنان انساني را پرورش مي دهد كه بتوانند با نام او 27 سال بر گرده ي من و شما سوار شوند و هر كاري خواستند بكنند و در نهايت بگويند " اشتباه مرا به حساب اسلام نگذاريد " و من و شما هم بگوييم راست مي گويند خود اسلام خوب است اينها بد عمل مي كنند . من مي گويم ديني كه انسان سازي مطلوب ندارد براي لاي جرز ديوار خوب است .

ما زماني مي توانيم درست فكر كنيم درست عمل كنيم كه حداقل 27 سال در دنياي ازاد زندگي كنيم و نفس بكشيم بدور از چماق دين

يادتان نرفته كه زمان انقلاب چكونه تمامي گروه هاي چپ و راست ملي و مذهبي و بي دين دوش به دوش هم براي رفتن و از بين بردن شاه به خيابانها مي امدند ؟ چه كرده اند با اين مردم كه دو وبلاگ نويس كه تا حالا همديگر را نديده اند به جان هم مي افتند و نمي توانند براي يك هدف مشترك يك تصميم مشترك بگيرند نديديد گروه هاي دوم خردادي كه جگر گوشه ي خودشان بودند و 8 سال به بقاء انان كمك كردن چگونه در مقابل هم قرارشان دادند .

جناب دكتر مطمئن باشيد با اينهمه رسانه ي موجود و با اين امت هر هر مذهب موجود هيچكس توانايي ترور فكري از قبيل فكر من و شما را ندارد ، اصل فكر كردن ترور شده است زماني كه مردم از يك طرف خيابان رو به بالا درود بر مصدق شعارشان بود و رو به پايين مرگ بر مصدق .

ملت فعلي ما هم ، اكنوندقيقا دچار همان حالتند با اندك صحبتي افكارشان 180 درجه مي چرخد به ميان قشر عادي مملكت بياييد و لمس كنيد حالت مردم را .

شما ميفرماييد موضع من در برابر جمهوري اسلامي روشن است بدون اينكه جرات داشته باشيد بگوييد موافقيد يا مخالف چرا كه از اسلام حرف زدن اموخته ايد هميشه دو پهلو حرف زدن . اصلا خودتان هم سرگردانيد چرا كه وقتي فكر مي كنيد مي بينيد مشتركات زيادي داريد پس صد در صد مخالف نيستيد ولي مطمئن باشيد اگر يك نقطه نظر مشترك داشته باشيد ديگر نمي توانيد مخالف باشيد و از طرف اين قشر سومي كه مي گوييد در صورت حمله ي امريكا ضرر خواهد كرد حرف بزنيد .

اصلا چقدر اشنايي با اين قشر داريد فكر مي كنيد چقدر مي توانيد در انها تاثير گذار باشيد ولي من كه خود يكي از افراد اين گروهم احساس ميكنم هيچ سنخيتي با اين گروه نداريد .

موجوديت جامعه را جدا از موجوديت نظام هاي سياسي ميكنيد در صورتيكه اصلا چنين چيزي لا اقل در جامعه ي ما درست نيست مگر همين مردم اين نظام سياسي را از ابتدا بوجود نياورده اند و الان هم به ستوه امده از ان تحملش نمي كنند مگر الان همين نظام سياسي ساليانه هزاران قرباني به اسم تصادفات جاده اي حوادث غير مترقبه قتل هاي زنجيره اي و غير زنجيره اي قاچاق مواد مخدر و .......از اينها نمي گيرد .

همه انها كه شما از ان بيم داريد هم اكنون اين قشر گرفتارش هستند و شما حاظر نيستيد امار ان را حتي مطالعه كنيد مگر فكر مي كنيد امريكا نيايد و خود اين قشر بخواهند سرنوشتشان را تغيير دهند اين هزينه ها را نبايد بپردازند ؟

تفاوتش اينست كه امريكا كه امد بيشتر كشته ها نظامي خواهند بود دست بدامن او شدن و اميد به او داشتن اتفاقا به همين خاطر است كه اين معظلات به حد اقل برسد .

طوري حرف مي زنيد و از جنگ براي ما تصوير كشيده ايد كه لا بد جنگي از قبيل جنگ بنی غریطه در مقابلمان است مگر فراموش كرده ايد امريكا عراق را چگونه تصرف كرد و چند كشته بر جاي گذاشت ؟

اگر ريشه ي اينها كنده شود مطمئن باشيد اين مردابي كه امريكا و ديگر كشورها در عراق و ساير نقاط در ان گير كرده اند خشكيده خواهد شد و كشتار تمام خواهد شد .

جناب دكتر اينها هستند كه جان انسان برايشان ارزش ندارد و براي هر چيز و هر كار از كشتار استفاده مي كنند مطمئن باشيد اگر همزمان با حمله به عراق به ايران هم حمله كرده بود يك هزارم اين كشته هاي پس از تصرف پيش نمي امد . چرا چشم خود را روي هم گذاشته ايد و جنگ شيعه و سني ، عقده گشايي هاي مردم عراق و تصويه حسابهاي شخصي و گروهي و قومي قبيله اي انها را به حساب امريكا و جنگ امريكا مي گذاريد .

اگر صدام روي كار مي بود هر ساله همين تعداد كشته را بدون اينكه كسي از ان خبر شود و اب از اب تكان بخورد انجام مي شد .

اكنون در موقعيتي هستيم كه تمامي ان هزينه هايي كه شما ما را از ان ترسانده ايد در صورت انتخاب ازادي بمراتب كمتر از وجود اينها خواهد بود.

هر كس هم پا پيش گذارد و بكمك مان بيايد منافعش تامين خواهد بود فقط تفاوت اينست كه يكي ديگران را هم در اين منافع شريك مي كند يكي نه .

بلي امريكا به هدف كنترل ذخاير نفتي خاورميانه به اين منطقه چشم دوخته و امريكا بيشترين مصرف انرژي را دارد و كمترين دارنده ي ذخاير شناخته شده ي ان .

مطمئن باشيد تنها اوست كه قدر اين ذخاير را مي داند و او بهترين و برترين صاحب حق براي كنترل و مديريت بر اين ذخاير است ( مگر وضع مردم ما ، مملكت ما ، جامعه ي ما از زماني كه نفت را شناخته و بشكه اي 5 دلار فروخته ايم تا حالا كه 70 دلار مي فروشيم چه تفاوتي كرده و اگر او مي بود چه مي شد اصلا با عربستان چقدر فاصله داريم ) تا صد سال ديگر هم كه ما در اين حال بسر بريم برايمان مهم نخواهد بود كه ذخاير را با سطل از زير زمين بالا بكشيم يا با امكانات تمام مكانيزه ، مهم نخواهد بود كه از هر سطل يك قطره داخل بشكه برسد يا حد اكثر ممكن .

شما امار ريخت و پاش و هدر رفتن اين محصول را طي فرايند استخراج مطالعه نماييد متوجه مي شويد اگر همان ميزان پرت را خرج خودمان بكند و بقيه را خودش به ثمن بخث ببرد باز به نفع ماست .

در اين 27 سال در امد نفت با ما توده ي ملت چه كرده چند در صد اين در امد صرف اباداني اين مملكت شده ؟ جناب دكتر چرا دنبال اين هستيد كه چه كسي به نفت ما چشم دوخته بنويسيد چه كسي بيشترين استفاده را در حال حاضر از اين ثروت مي كند .

بجاي اين حرفها بنويسيد از اول انقلاب چقدر نفت براي يك راي زپرتي به چين و روسيه و سوريه و .....داده شده در روز چند معاهده ي تر كمنچاي به پاچه ي اين ملت شده ؟

از قديم گفته اند اگر ادم لگد هم مي خورد بايد از اسب لگد بخورد .

بعضي ها اسمشان چنان دهن را پر مي كند كه نگو و نپرس وقتي حرفشان را مي شنوي واقعا متاسف مي شوي چند قبل هم دو تن از بزرگان دفتر تحكيم با نگرشي مشابح در كنگره امريكا اظهار فرموده بودند كه بجاي جنگ و اين حرف ها بايد در ايران رفراندوم برگزار شود و از اين طريق رژيم ايران تغيير پيدا كند .

بنده بعنوان يك نفر مطلع از افكار و انديشه ي قشر غالب اجتماع كه عبارت از مردم عادي ، كشاورزان ، روستاييان ، كارمندان جزء ادارات و..... اگر بتوانم به زور خودم را جزء مخالفين نظام به حساب اورم معتقدم اگر در شرايط فعلي انتخاباتي كاملا ازاد در جامعه برگزار شود 90% مردم به تداوم اين حكومت راي مي دهند . تنها مخالفي هستم كه معتقدم از اول انقلاب تا كنون هر چه انتخابات برگزار شده چه از نظر تعداد افراد راي دهنده و چه افرادي كه از صندوق سر در اورده اند در حداكثر سلامت بوده از جمله همين اخرين انتخابات رياست جمهوري .

من كساني را مي ديدم دم از احمدي نژاد مي زنند با يك سخنراني تلويزيوني كه از او ديده بودند كه شاخ در مي اوردم پيش خودم مي گفتم شايد از ترس است و در ظاهر اما نه زمان نوشتن راي كه در خلوت هم بودند به همو راي دادند .

ميدانيد در مدت اين 27 سال مجموعه اي از عوامل را در وجودمان بوجود اورده اند كه از راه دور براحتي قابل كنترل باشيم و براحتي حتي با دست خود حكم اعدام خودمان را امضاء كنيم . فكر مي كند اين رقم كه در مورد استشهاديون اعلام مي كنند كيانند اگر راست ميگويند يك استشهادي مثل استشهادي هاي حسن صباح رو كنند اينها همه سرخوردگان اجتماعند كه همه نوع خود كشي را ازموده اند و نتيجه نگرفته اند .

اين كه گفتم وقتي به ميان قشر تحصيل كرده بروي وحشتناك تر مي شود همه از ترس از دست دادن موقعيت هايي كه نا بجا بدست اورده اند ويا رو شدن جناياتي كه در كنار رژيم قرار داشته اند همه يك صدا به رژيم راي مي دهند .

در كدام سيستم حكومتي پزشكان و متخصصين ما مي توانند اينگونه بي مسئوليت كار كنند و در قبال ان دست مزد هاي انچناني بگيرند و باز دم از كم بودن دست مزد بزنند ، بازاري در كدام رژيمي مي تواند به پشتوانه ي صد نا ده شاهي كه بعنوان خمس و سهم امام مي دهد همه كاره ي اقتصاد مملكتي شود و .......

پس همه به اين نظام راي مي دهند ملت بد بختي هم كه افسون و جادو ي اينها نباشند باز با خود مي گويند از بد بنه نالي كه از بد ، بدتر ايد .

اگر ملاك و معيار اقاياني كه دم از رفراندوم مي زنند غرو لند و اعتراضات داخل تاكسي و اتوبوس است در شب نشيني هاي تمام علما و مراجع عزام هم اگر بنشيني همان حرف ها هست پس چرا چيزي عوض نمي شود .

امريكا هم براي همين است كه به اين صحبت ها توجه نمي كند او مدتها پيش گفته رفتار انتخاباتي مردم ايران قابل پيش بيني نيست .

مخلص كلام هر گاه ما 27 سال دور از اين رژيم بدون هر گونه پچ پچ اينان زندگي كرديم مي توانيم بگوييم چه مي خواهيم و چه مي توانيم بكنيم ولي كو اين هواي ازاد كه پنجره را باز مي كند .

جناب دكتر مردم اين زمان را با زمان انقلاب مقايسه كرده ايد و خودتان در اين قياس جواب خود را داده ايد ارمغان اين انقلاب چيزي نبوده جز اعتياد ، فقر ، فحشاء و خمودگي اين ملت براي همين است كه من و امثال بنده معتقديم از بيرون كسي بايد بيايد و اين جامعه را دگر گون كند

هر كس در داخل باشد وقدرت چنين كاري داشته باشد دليل زنده بودنش همسويي با اينها ولو در حد كم است و باز ما را به همان راهي خواهد برد كه اينها مي برند .

جناب دكتر قسمتي از نوشته هاي شما از حد سواد اب پاش من خارج بود كه بخواهم در موردش اظهار نظر كنم فقط مي دانم در ابتدا انجا كه موجوديت جامعه را از موجوديت سياسي جدا كرده بوديد و در اخر انجا كه از يه قل دو قل دوستان صحبت مي كنيد قافيه را مي بازيد و در قضاوت به اشتباه مي رويد البته تقصيري نداريد باز همان تربيت اسلامي ماست كه نوشته هاي ما را تحت تاثير قرار مي دهد .

من به عمد عنوان و ادرس اين وبلاگ را اينگونه انتخاب كرده ام كه كسي مرا براي بي سوادي غلط املائي پرت و پلا گوئي باز خواست نكند .

0 Comments:

Post a Comment

<< Home