پراکنده ها

Tuesday, April 11, 2006

يونسكو



وقتي جنگ جهاني پايان يافت ، از تمام دنيا هيئت هايي به امريكا – سانفرانسيسكو رفتند تا تعبيه بريزند كه بعد از جنگ چه كنند كه جنگ سومي روي ندهد. يك هيئت نيز از ايران رفت ، كه دكتر سياسي نيز جزء انها بود. ( از جمله انتظام وغني و قاسم زاده و صورتگر وكاظمي و اللهيار صالح و منصورالسلطنه عدل و تيمسار جهانباني و چند تن ديگر ، اينها چند ماه در سانفرانسيسكو بودند ) .
مرحوم دكتر شفق يك روز گفت : در سانفرانسيسكو هيئت ايراني گل كرد ، زيرا در جلسات ، سايرين هر كدام پيشنهادي ميكردند : مثلا تمام دنيا را بايد خلع سلاح كرد تا ديگر جنگ نشود ، يكي گفت همه مردم را بايد سير كرد تا جنگ پيش نيايد ، يكي پيشنهاد داشت كه كل ثروت ها را بايد تقسيم كرد تا دنيا متعادل شود ، و جمعي ميگفتند مرز ها را بايد برداشت تا جنگ پيش نيايد . معلوم بود كه هيچكدام از پيشنهاد ها عملي نبود و از جلسات خصو صي تجاوز نميكرد و به جلسه عمومي نمي رسيد . تا اينكه يك روز دكتر سياسي كه به زبان انگلسي و فرانسه هر دو تسلط داشت ، رفت پشت تريبون و گفت : آقا ، جنگ نه مربوط به شكم است و نه ثروت و نه مرز . جنگ نتيجه ي جهل است . مردم با فرهنگهاي يكديگر آشنايي ندارند و چون فرهنگ همديگر را نمي شناسند ، به همديگر احترام نميگذارند ، و اين توهين ها نتيجه اي جز جنگ ندارد . بايد كاري كرد كه سطح دانش مردم و شناخت انها ار فرهنگ همسايگان و بيگانگان بالا برود ، درينصورت احتمال دارد از ميزان جنگها كاسته شود . همه تائيد كردند . قرار شد كه كميسيوني تشكيل شود كه اساس ان بر شناخت فرهنگها و بالا بردن تعليم و تربيت عمومي باشد ، و اين همان چيزي است كه عنوان يونسكو به خود گرفت ، و بعد ها يكي از سازمان هاي بزرگ وابسته به سازمان ملل متحد به شمار رفت و مركز ان پاريس شد ، و دكتر سياسي به همين دليل هميشه از اعضاء بر جسته ي اين سازمان بود و در كليه ي مجامع اصلي ان شركت داشت ، و در ايران نيز سالها رياست ان را داشت – يا با مرحوم حكمت مشتركا ان را اداره ميكرد .
( حضورستان ، باستاني پاريزي ، ص 21 و 22 )

0 Comments:

Post a Comment

<< Home