پراکنده ها

Tuesday, April 11, 2006

سابقه ي الهامات غيبي دراداره امور ايران


شاه طهماسب در تذ كره ي خود گويد :
"....تصميم داشتيم كه لشگر جمعيت نموده بر سر بلخ رويم .... چند روز مريض بودم ، شب در واقعه ديدم كه حضرت اميرالمومنين عليه السلام در خانه زينل خان – كه در قزوين است و در ان محل دولتخانه بود –نشسته اند .... سوال كردم كه يا حضرت ، قربانت شوم ، بدان طرف مي روم ، ايا مرا با جماعت اوزبك جنگ ميشود يا نه ؟
حضرت امير المومنين عليه السلام فرمودند كه اي طهماسب ، تا غايتْ ، كدام مهم تو به جنگ ساخته شده ؟ كه ديگر باره شود ؟ مرتبه ي ديگر سوال كردم كه قربانت شوم بفرماي كه حال ما در ان طرف اب چون خواهد شد ؟ جواب فرمودند كه در ان طرف اب هيچ نيست ، هر چه هست درين طرف اب است . سه مرتبه تكرار اين سخن كردم ، همين جواب فرمودند ........
علي الصباح بيدار گرديده ، خوشحال بعد از نماز صبح ، ياران را جمع نموده خواب را شرح كردم و گفتم كه درين طرف اب ، ما را به اوزبك جنگ خواهد شد .
بعد از بيست و يك روز احمد بيگ وزير آمد ، پريشان و ازرده خاطر ، ازو پرسيدم كه تو شراب نمي خوري كه خمار باشي چرا مكدري ؟ گفت كاشكي مي مردم كه اين روز را نمي ديدم ، اولمه نمك بحرام به تبريز آمده تمامي اهل و عيال قزلباش را اسير كرده....
بعد از اندك زماني غيرت حضرت پروردگار چنان كرد كه خاطر مبارك خواندگار از او رنجيده به قتل رسانيد و به جهنم پيوست...."
( حضورستان ، باستاني پاريزي ، ص 340-341 )

2 Comments:

At 3:50 PM, Anonymous Anonymous said...

خوب است

 
At 8:58 PM, Blogger mehdi sohrabi (مهدی سهرابی) said...

بلکم عالی !

 

Post a Comment

<< Home